«إنما ولیکُم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یُقیمونَ الصلاه و یؤتون الزکاه و هُم راکعون».[1]
همانا ولی شما خدا و رسول او و کسانی هستند که ایمان آورده، نماز بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.
در بسیاری از کتب اسلامی و منابع اهل سنت، روایات متعددی ناظر بر این که آیهی فوق در شأن علی (علیهالسلام) نازل شده، نقل گردیده که در برخی از آنها به مسألهی بخشیدن انگشتر، در حال رکوع اشاره شده و در برخی دیگر، تنها به نزول آیهی شریفه در حق علی (علیهالسلام) بسنده شده است.
در میان کتب معروف اهل سنت، بیش از سی کتاب یافت میشود که در میان آنها این حدیث نقل شده که از جملهی آنها میتوان این کتب را نام برد:
محبّ الدین طَبَری در ذخار العُقبی صفحهی 88 سیوطی در لباب النقول صفحهی 90 طبری در تفسیر طبری صفحهی 165 رازی فخر رازی در تفسیر کبیر ذیل آیهی مذکور
نکتهی قابل توجه در آیه این است که شروع آن با لفظ «إنَّما» است. این لفظ مفید حصر است، یعنی: «ولی و سرپرست شما فقط این افراد هستند».
* شاید رکوع به معنی خضوع باشد!
شکّی نیست که رکوع در این آیهی شریفه، به معنای رکوع نماز است نه به معنای خضوع و خشوع. چرا که در عرف شرع و اصطلاح قرآن، هنگامی که لفظ «رکوع» به کار گرفته میشود به همان معنای عرفی و اصطلاحی خود (یعنی رکوع در نماز) حمل میشود، و علاوه در شأن نزول آیه روایات متعدّدی از طریق شیعه و سنی نقل شده که همگی بر این دلالت میکنند که آیهی شریفه در شأن علی (علیهالسلام) وارد شده که در حال رکوع انگشتر خود را به سائل بخشید. همچنین ذکر «یُقیمونَ الصَّلاه» نیز خود شاهد بر این موضوع است؛ چرا که در هیچ موردی در قرآن کریم نداریم که تعبیر شده باشد، زکات را با خضوع بدهید، بلکه زکات را باید با اخلاص و عدم منّت داد.
* شاید «ولیّ» به معنی دوست باشد!
همچنین شکی نیست که کلمهی ولیّ در این آیهی شریفه به معنای دوست و یا ناصر نیست؛ چرا که دوستی و یاری کردن مخصوص کسانی نیست که نماز میخوانند و در حال رکوع زکات میدهند بلکه دوستی و نصرت، یک حکم عمومی است که همهی مسلمانان را در بر میگیرد. همهی مسلمین باید یکدیگر را دوست بدارند و یاری کنند؛ حتی کسانی که زکات بر آنها واجب نیست.
* شاید منظور آیه شخص علی (علیهالسلام) نباشد!
عبد الحمید آلوسی عالم اهل سنت، در کتاب «نثر اللآلی علی نظم الأمالی»[2] هنگامی که به این آیه میرسد میگوید: اگر منظور از آیه خصوص علی است چرا با لفظ «الَّذین» که برای جمع است، آمده است؟ در حالی که لفظ جمع، قابل تطبیق بر یک نفر نیست. اما جواب بر اشکال:
1. اگر حکمی به صورت عمومی صادر شود ـ برای تشویق دیگران ـ و سپس موضوع آن به حسب انطباق خارجی مقید به فردی خاص شود، این گونه سخن گفتن بسیار بلیغتر میباشد. به عبارت دیگر این تعبیر یا به خاطر آن است که اهمّیَّت موقعیّت و نقش مؤثّری که آن فرد در این کار داشته روشن شود و یا به خاطر آن است که حکم در شکل کلّی عرضه شود اگر چه مصداق آن منحصر در یک نفر باشد؛ برای آن نظایر زیادی در قرآن کریم وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
* «و منهم الذین یؤذون النبی و یقولون و اذن…»[3]
همه مفسران اتّفاق نظر دارند که این آیه در مورد تنها یک نفر از منافقین نازل شده است. با وجود این که آیه با لفظ «الّذین» که لفظ جمع است، موضوع توهین به ساحت مقدّس پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را بیان میکند.[4]
* «و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملا و آخر سیئا…».[5]
در این آیهی شریفه خداوند متعال با لفظ جمع از برخی منافقین یاد میکند که به گناه خود اعتراف کردند، در حالی که این آیه در مورد یک نفر نازل شده است و او «ابو لبابهی انصاری» است.[6]
توجّه: زَمَخشری مفسّر اهل سنت در کتاب کشّاف میگوید: این آیه در شأن علی (علیهالسلام) نازل شده. و علّت جمع آمدن ضمیر آن را این میداند که دیگران هم به انجام چنین کاری بپردازند تا از پاداش آن بهرهمند گردند.[7]
2. در ادبیات عرب مکرّر دیده میشود که از لفظ مفرد به لفظ جمع تعبیر میشود، مثلاً در آیهی مباهله[8] میبینیم که کلمهی «نسائنا» به صورت جمع آمده در صورتی که با توجه به شأن نزولها منظور از آن خصوص فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است. همچنین «أنفسنا» جمع آمده است در صورتی که از مردان غیر از وجود مقدس پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و علی (علیهالسلام) کسی در آن جریان نبود.
[1] . سورهی مائده، آیهی 55 [2] . نثر اللآلی، ص169 [3] . سورهی توبه، آیهی 61 [4] . به عنوان مثال رجوع کنید به تفسیر جامع الأحکام قُرطُبی، ج8، ص122 [5] . سورهی توبه، آیهی 102 [6] . تفسیر القرطبی، ج8، ص242 [7] . تفسیر کشّاف، ذیل آیهی (إنَّما ولیکم الله) [8] . سورهی آل عمران، آیهی 61