وجود ناشناخته زن
نخستین وظیفه کسانى که مى خواهند درباره شخصیت زن و وظایف او اظهار کنند، شناخت خصوصیات روحى و جسمى زن ، عوامل تمایزآفرین میان او و مرد و نیز شناسایى عوامل میل جنسى میان آن دو است . ضرورى تر از بیان فلسفه حجاب ، شناساندن زن به خود اوست .
دختر و زنى که نداند با پوشش خویش مى خواهد از چه محافظت کند و او چیست و کیست که این همه براى تقدس و پاکى و حفاظت از وى باید کوشید، حجابش دوامى ندارد و با کمترین فشار یا تبلیغ ، از آن فاصله مى گیرد و آن را عادت موروثى ملى یاخانوادگى و مایه زحمت مى شمرد.
اشتباه فروید - چنان که خود او در اواخر عمر اعتراف کرد - نشناختن حقیقت غریزه جنسى زن و مرد بود که نتوانست دریابد که تعیین تمایز میان زن و مرد، محدود سازى زن نیست ، بلکه کوشش براى استفاده هر چه صحیح تر از وجود اوست ؛ چنان که عایق دور سیم برق داراى چنین نقشى است .
در بر شمارى خصوصیات روحى و جسمى زن و شناخت صحیح غریزه زن و مرد باید به این ویژگى ها اشاره کرد:
1. کانون دلربایى
آفرینش ، نشان از آن دارد که عوامل دلربایى در وجود زن چنان انبوه است که مرز نمى شناسد و خود وى نیز از این قدرت به خوبى آگاه است . اگر زن از تربیت دینى فاصله بگیرد، بى درنگ خواهد کوشید تا جلوه نمایى و دلبرى ، به آنچه روا بداند یا نداند، دست یابد.(9)
بدین سبب است که حضرت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:
پس از رحلت خود، هیچ فتنه اى را براى مردان زیان بارتر از فتنه زنان نمى بینم .(10)
تربیت دینى به زن مى آموزد که جاذبه هایش براى حفظ همسر و گرمى محیط خانواده و توسعه میان محبوبیت اوست و همین نیروست که مرد را به تشکیل خانواده علاقه مند مى سازد و از بى مسئولیتى و گناه مى رهاند.
2. خوش بینى و زودباورى
زن ، دریاى عاطفه است و امیدوار به وعده ها. آموزش هاى ملامت آمیز، سریع تر از مرد، بر او تاءثیر مى نهد و اظهار علاقه ، بى درنگ در جان او رسوخ مى کند و پایدار مى ماند.(11)
خوش بینى و زود باورى او سبب مى شود که در پى اظهار علاقه هر بیگانه اى ، بدون تردید در صداقت اظهار کننده ، آن باور کند و فریفته هوس گردد. اعتقاد به پوشش ، راه نفوذ به قلب زود باور زن را مى بندد و از آسیب هاى حفظ مى کند.
3. در محافظت خدا
در جهان آفرینش ، هر موجود ظریف و ضربه پذیر پوششى آسیب ناپذیر قرار داده شده است . شاید هیچ موجودى در جهان ضربه پذیرتر از زن نباشد او در پوشش مناسب ، از تهییج و تحریک نظر افراد مى پرهیزد و طمع هوس بازان را از خود دور مى سازد .
4. وجود جاذبه ها
وجود جاذبه هاى غریزى در مرد و زن سبب مى شود که با گسترش روابط آزاد میان آنان بدون رعایت حدود اسلام ، تمایلات و کشش هاى درونى شان بیدار، و حریم خانواده ، محدودیت هاى عقل پسند اصول اخلاقى و آداب دینى نادیده انگاشته شود و همین امر زمینه ساز انبوهى از انحرافات و آسیب ها گردد.
5. تفاوت زنان در نگاه مردان
در نگاه مردان ، زنان به سبب تفاوت هایى که با یکدیگر دارند ( سیما، آهنگ صدا، تناسب اندام و... از نظر عاطفى و جاذبه ها و اخلاق زناشویى نیز با یکدیگر فرق دارند. این نگرش هر چند هر چند از سرشت مردان سرچشمه نگیرد، واقعیتى انکارنشدنى است و با تاءثیر عوامل محیطى و تربیتى شدت و ضعف دارد.
اگر زنان به پوشش اسلامى پایبند باشند، تفاوت هاى زنانه کمتر نمایان مى شود و میان آنان مقایسه اى صورت نمى گیرد. روح تنوع خواه مرد به هیجان نمى آید و عشق و علاقه هاى بى پایه در دل ها پدیدار نمى شود. رقابت ناصحیح و حسادت اوج نمى گیرد و براى هر فرد زمینه رشد و استعدادهایش فراهم مى گردد و در نتیجه ، زن به معیارهاى معنوى و کمالات اخلاقى و اجتماعى محک زده مى شود، نه به ویژگى هاى ظاهرى .
6. تاءثیرپذیرى از محیط
سرشت آدمى به گونه اى است که از محیط پیرامون خود تاءثیر مى پذیرد. آلوده سازى محیط نیز انواع گوناگون دارد و کم پوشیدگى زنان یکى از انواع آن است ، که بانویى فرا روى دیدگان جوانان محروم ، جاذبه هاى خویش را به رخ بکشد و غرایز نیمه خفته شان را بیدار سازد و به آلودگى تشویقشان کند. خداى متعال در این باره مى فرماید: به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را (از هر نامحرمى ) فرو اندازند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه به طور عادى پیداست . باید روسوى خود را بر گردن خویش (فرو) اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان و... (کسانى چون محارم ) آشکار نکنند، و پاهاى خود را(به گونه اى بر زمین ) نکوبند تا آنچه از زینت هایشان نهفته مى دارند، معلوم گردد.(12)